بچه هاي اقتصاد 90 دانشگاه باهنر كرمان
درباره وبلاگ


مهم اين نيست که قطره باشي يا اقيانوس، مهم اين است که آسمان در تو منعکس شود. _____________ سلام اينجا محله ماست البته هركي اومد قدمش روي چشامون اينجا به وجود اومده براي خوش بودن پس نياي بگي اين چه وبلاگيه كه اسمش اقتصاد ولي مطلب اقتصادي نميزاره اخه اينجا حس درس ودانشگاه نيست پس خوش باشين گلايي كه مياينن ممنون www.economy90.uk.ac.gmail.comاينم ايميل اگه نكته اي خصوصي ميخواستين بگين به اينجا بفرستين

 01. Bavar Konam.mp3 9 MB Oct-21-12
 02. Nemishe.mp3 10.6 MB Oct-21-12
 03. To Hata.mp3 10.9 MB Oct-21-12
 04. Yadete.mp3 7.5 MB Oct-21-12
 05. Dooset Daram.mp3 7.7 MB Oct-21-12
 06. Naro.mp3 10.2 MB Oct-21-12
 07. Hobab.mp3 12.7 MB Oct-21-12
 08. Nemizaram Khaste Shi.mp3 8.4 MB Oct-21-12
 09. Ki Jaye Man Omad.mp3 12.7 MB Oct-21-12
 10. Bekhand.mp3 11.4 MB Oct-21-12
 11. Tanhae.mp3 11.9 MB Oct-21-12
 12. To Ke Midooni.mp3 8.5 MB Oct-21-12
 13. Havaei Shodi.mp3 8.7 MB Oct-21-12
 14. Beite Akhar.mp3 12.4 MB Oct-21-12

برای دانلود برروی لینک بالا کلید کنید(برای دانلود باید برروی لینک راست کلیک کرده وگزینهsave link asرا انتخاب کنید

 

دانلود با کیفیت MP3 128

 

Majid Yahyaei – Leily & Majnoon

برای دانلود برروی لینک بالا کلید کنید(برای دانلود باید برروی لینک راست کلیک کرده وگزینهsave link asرا انتخاب کنید

شنبه 29 مهر 1391برچسب:, :: 9:5 :: نويسنده : فرزین دیده بان

 

تا حالا در مورد خوابگاه دانشجویی پسران چه تصوری داشتید؟؟! 

- – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - -

ساعت ۲ نصف شب یک اتاق

خوابگاه دانشجویان پسر !! (آخر خنده) www.taknaz.ir

 

 

ساعت ۳ نصف شب کل خوابگاه منهای سرپرست

خوابگاه دانشجویان پسر !! (آخر خنده) www.taknaz.ir

ساعت ۴ صبح هنگام خواب

خوابگاه دانشجویان پسر !! (آخر خنده) www.taknaz.ir

وضعیت تحصیل در خوابگاه

خوابگاه دانشجویان پسر !! (آخر خنده) www.taknaz.ir

خوابگاه دانشجویان پسر !! (آخر خنده) www.taknaz.ir

خوابگاه دانشجویان پسر !! (آخر خنده) www.taknaz.ir

اولین روزهای خوابگاه

خوابگاه دانشجویان پسر !! (آخر خنده) www.taknaz.ir

گفت و گوی صمیمانه برسرآماده کردن صبحانه بعد از گذست چند روز

خوابگاه دانشجویان پسر !! (آخر خنده) www.taknaz.ir

پایان گفت و گو

خوابگاه دانشجویان پسر !! (آخر خنده) www.taknaz.ir

امکانات غذایی در خوابگاه

خوابگاه دانشجویان پسر !! (آخر خنده) www.taknaz.ir

طریقه ظرف شستن در خوابگاه

خوابگاه دانشجویان پسر !! (آخر خنده) www.taknaz.ir

اواخر ترم وضعیت ۷۰درصد دانشجویان

خوابگاه دانشجویان پسر !! (آخر خنده) www.taknaz.ir

و این هم آخر عاقبتش!!

خوابگاه دانشجویان پسر !! (آخر خنده) www.taknaz.ir

 

جمعه 28 مهر 1391برچسب:, :: 17:10 :: نويسنده : فرزین دیده بان

دانلود آهنگ جدید افشین آذری بی انصاف  Afshin Azari – Bi Ensaf [128].mp3 2.9 MB Oct-18-12


برای دانلود برروی لینک بالا کلید کنید(برای دانلود باید برروی لینک راست کلیک کرده وگزینهsave link asرا انتخاب کنید


 

پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:, :: 1:0 :: نويسنده : امید

 

پیامک های دلشکسته و غمگین جدید و زیبا - www.SMSFA.org

 

كاش چون پائيز بودم...كاش چون پائيز بودم

 

كاش چون پائيز خاموش و ملال انگيز بودم

 

برگ هاي ارزوهايم يكايك زرد مي شد

 

افتاب ديدگانم سرد مي شد

 

اسمان سينه ام پر درد مي شد

 

ناگهان طوفان اندوهي به جانم چنگ مي زد

 

 

اشك هايم همچو باران دامنم را رنگ مي زد


چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:, :: 12:45 :: نويسنده : فرزین دیده بان

تخصص در زمینه رایانه
همانطور که می دانید امروزه تقریبا در بسیاری از مشاغل وجود کامپیوتر امری کاملا ضروری و اجتناب ناپذیر است و همین امر باعث شده است که این رشته بازار کار بسیار وسعی داشته باشد.در واقع امروز معاملات تجاری مهم و رد و بدل شدن پول در شبکه های بانکی داخل و خارج کشور توسط اینترنت و از طریق کامپیوتر صورت می گیرد. به این ترتیب برمی گردیم به سر خط ماجرا و همان متخصص های کامپیوتر.
درآمد متوسط: سالانه ۳۰ میلیون تومان
بالاترین درآمد: سالانه ۱۵۰ میلیون تومان

تخصص در زمینه جراحی های زیبایی
هر روز تعداد بیشماری آگهی زیبایی در روزنامه ها، تلویزیون و حتی در سطح شهر پخش می شود. با توجه به میل ذاتی انسان نسبت به زیبایی؛ او هر کاری می کند که زیبا شود. ممکن است شما جراح گمنامی را پیدا کنید که با ۵۰۰ هزار تومان هم دماغ شما را زیر تیغ و چکش ببرد اما در بازار حرفه ای ها قیمت از ۲ میلیون تومان شروع می شود و تا ۷ یا ۸ میلیون هم بالا می رود.معمولا جراح های حرفه ای و سرشناس دو روز در هفته را به عمل جراحی اختصاص می دهند و سایر روزها را در مطب به ویزیت عمل شده ها و افرادی می پردازند که برای جراحی مراجعه می کنند. در آن روز جراحی هم چهار تا پنج فرد در هر روز مورد جراحی قرار می گیرند.به طور میانگین یعنی هفته ای ۱۶ تا ۲۰ نفر. این ارقام را که ضربدر ماه های سال و قیمت جراحی توسط حرفه ای ها کنید، ارقام ابتدایی مطلب را به دست می آورید. البته این منهای دغدغه های گونه و لب و پوست و… است که آنها هم برای خودشان رقمی می شوند. با احتساب افت و خیزهای بازار، سفرهای سالانه برای شرکت در سمینارها و… ارقام ابتدای مطلب بسیار نزدیک به واقعیت است.
درآمد متوسط: سالانه یک میلیارد و ۱۵۲ میلیون تومان
بالاترین درآمد: سالانه ۲ میلیارد و ۸۸۰ میلیون تومان




ادامه مطلب ...
سه شنبه 25 مهر 1391برچسب:, :: 11:35 :: نويسنده : فاطمه شريفي

 

به سلامتی اونایی که هم دل دارن و هم معرفت اما کسی رو ندارن !

 

.
.
.
به سلامتی هر کی‌ درد داره و هر چی‌ درد داره !
و بیشتر به سلامتیه اونایی که دردشون دوا نداره ، غم و غصشون شفا نداره !
.
.
.
به سلامتیه خونمون ایران ، که هیچ جا خونه خود آدم نمیشه …
.
.
.
به سلامتی اونی که سیگار نمیکشه چون یه عمره داره از زندگی میکشه !
.
.
.
به سلامتیه مورچه ها که هرچی پیدا کنن رفیقاشونو خبر میکنن !
.

سایر جملات به سلامتی در ادامـــه مطلب

.
.
به سلامتیه کسایی که برای داشتنشون لازم نیست با سیاست باشی و نقش بازی کنی …
همین که یک رنگ باشی کافیه !
.
.
.
سلامتیه کسایی که هیچکس دوسشون نداره و اونها هم دیگه توقع دوست داشتن رو از کسی ندارن
.
.
.
به سلامتی اونایی که قدرشونو ندونستیم و تو روح اونایی که لیاقت ما رو نداشتن …
.
.
.
سلامتیه اونایی که جای اعتقاد به بهشت و جهنم و اون دنیا ، به یه کم انسانیت توی این دنیا معتقد هستند …
.
.
.
سلامتیه اونی که فکر میکنیم تونستیم فراموشش کنیم اما وقتی شب خوابشو میبینیم کل روز رو پَکریم !
.
.
.
سلامتی اونایی که هنوز تو شوک رفتن کسی هستن و نمی خوان باور کنن اونی که رفت باید می رفت …
.
.
.
به سلامتی پشه که تو اوج تنهایی ، وقتی که میبینی دیگه هیچکس نیس،
میاد زیر گوشت ویز ویز میکنه میگه غمت نباشه من هستم !
.
.
.
به سلامتی دلی که اسمش دله ؛ نصفش آهه و نصفش گله …
.
.
.
به سلامتیِ اونی که نه میتونیم ببینیمش و نه صداش رو بشنویم ولی بدجوری دلتنگشیم …
.
.
.
به سلامتی اون نبودن هایی که هیچ بودنی جبرانشون نمی کنه …
.
.
.
سلامتیه کسایی که آرامش دیگران براشون مهم تر از برطرف کردن تنهایی خودشونه
و دلی رو برای خوش گذرانیشون به بازی نمی گیرن
.
.
.
سلامتیه اونایی که دهنشون پر حرفه ولی اونقد مؤدبن که با دهن پر حرف نمیزنن و فقط سکوت می کنن …
.
.
.
به سلامتی آدمایی که وقتی میفهمن چقدر دوسشون داری ، بازم آدم میمونن …

 



ادامه مطلب ...
یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:, :: 13:11 :: نويسنده : فرزین دیده بان
با پرگار مثلث بکشی!؟

چشم و مغز و قلبمون یه جلسه تشکیل بدن تکلیفشونو با ما روشن کنن.

شب خواب ببینی که یک ماه داری میری سر کار ،صبح که بیدار شدی حقوقشو بگیری.

آخر شبها رفتگرا سوار جاروهاشون بشن برن خونه.

بوق زدن ممنوع باشه ماشینتو بذاری رو ویبره.

تو مطب نفر قبل از تو که میره تو اطاق دکتر، بری در بزنی بگی زود باش.

حراست دانشگاه دم در با دقت نگات کنه ، اشکالای آرایشیتو بگه ، برات درسش کنه.لوازم آرایش بهت قرض بده ، یادت بده چجور آرایشی بهت میاد ...؟

تو گوگل سرچ می کردی "نیمه گم شده ی من" عکساشو واست می آورد راحت پیداش می کردی!!!؟
شامپو ضدِ شوره بخوری ، دلشوره هات تموم بشه...؟

درخت خرما و گردو رو پیوند بزنی. خرما گردوئی بده !

 واسه کاردستی مدرسه یه ساختمون هشت طبقه ی 32 واحدی اسکلت فلزی ببری

بری مکه به جای سنگ زدن به شیطون یه چاقو در بیاری بکنی تو شکمش خیال همه رو راحت کنی..
 

یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:, :: 13:7 :: نويسنده : فرزین دیده بان

 

- موسسه مالی مهر یک ماه دیگر بانک می شود
- تولید خودروهای دوگانه سوز 72 درصد کاهش یافت
- مراجعه کنندگان بخش خصوصی به اتاق ارزی موفق به گشایش اعتبار در بانک عامل نشدند
- غضنفری فاش کرد: ایجاد رانت در پرداخت ارز دولتی
- به دلیل عدم سرمایه گذاری مناسب؛ ایران روزانه 3 هزار میلیارد تومان در میادین مشترک ضرر می دهد
- خبرگزاری رویترز مدعی شد؛ صادرات نفت ایران در ماه سپتامبر کاهش یافته است
- توزیع 5 میلیارد دلار ارز تقلبی در کشور
- بررسی اصلاحات جدید قانون بیمه شخص ثالث
- عضو کمیته قیمت گذاری خودرو: قیمت خودرو شناور نمی شود
- معاون برنامه ریزی و امور بین الملل گمرک ایران اعلام کرد:
برگزرای سومین نشست مسؤلان گمرکات ایران و ترکیه در اصفهان
- افزایش نرخ بیکاری 14 استان از بهار 90 تا 91
- اتاق مبادلات ارزی راهکار کوتاه مدت است
- بررسی آمارهای اکونومیست با نگاه به واقعیت های اقتصاد؛
کاهش 9 دهم درصدی رشد تولید ناخالص داخلی در سال جاری
- دودانگه : صندوق توسعه تابع سیاست های پولی و ارزی کشور است
- سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس مدعی شد:
واگذاری نقل و انتقال پول از دولتی ها به خصوصی ها برای جلوگیری از کاهش ارزش پول
- کسری بودجه عامل اصلی تلاطم ارزی
- صرافی ها واسط انتقال ارز با نرخ مبادلاتی به مردم شدند

اقتصادی>>>>>>>>>>>>>>>>> 
- رهبر انقلاب در اسفراین: اسلام شاخص اعتماد به نفس ملت ایران را در سیاست بین المللی افزایش داد
- وزیر صنعت ، معدن و تجارت فاش کرد سو ء استفاده برخی وارد کنندگان از نوسان نرخ ارز
- مدیر عامل شرکت ایران ایراتور : افزایش کمتر از 75 درصدی نرخ بلیت هواپیما بی فایده است
- وزیر اقتصاد در اجلاس گروه بانک جهانی و صندوق بین المللی پول عنوان کرد: مدیریت نهادهای پولی - مالی توان مقابله با بحران های مالی را ندارد
_ شیخ خبر داد : مراحل نهایی ورود شرکت های سرمایه گذاری به فرابورس
- قیمت مس کاهش یافت
- انتشار صورت های مالی سالانه 91 شاهد
- وصول طلب سرمایه گذاری صنعت و معدن از چهار نهاد حقوقی
- در گزارش سازمان بین المللی کار مطرح شد: بحران اقتصادی به ماشین نابود کننده شغل تبدیل شده است.

یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:, :: 13:0 :: نويسنده : فرزین دیده بان

ارزش افزوده در واقع عبارتست از ثروت اضافه‌ای که توسط شرکت از طریق فرآیند تولید و یا ارایه خدمات ایجاد می‌شود که با کسر نهاده‌های واسطه (مثل هزینه خریدها) از عایدی‌ها به‌دست می‌آید برای مثال نهاده‌هایی نظیر کابل، مراکز سوئیچ، نیروی انسانی متخصص در طی یک فرآیند، یک ارزش جدیدی (ارایه خدمت به مشترکین) تولید می‌کنند که در واقع به ارزش نهاده‌های ما افزوده می‌شود.
محاسبه ارزش افزوده به‌منظور پرهیز از احتساب مضاعف صورت می‌گیرد. به این معنی که ارزش کالاها و خدماتی که به‌عنوان داده‌های واسطه یک فعالیت به‌کار گرفته می‌شود به نوبه خود ستانده یک فرآیند تولید بوده و لازم است از ستانده این فعالیت کسر شود تا ارزش افزوده آن به‌دست آید. بدین ترتیب ارزش افزوده ناخالص عبارت است از ارزش ستانده منهای ارزش مصرف واسطه و ارزش افزوده خالص عبارت از ارزش افزوده ناخالص منهای مصرف سرمایه ثابت
ارزش افزوده ایجاد شده در شرکت بین افرادی‌که در ایجاد آن سهیم بوده‌اند توزیع می‌شود به‌عبارت دیگر ارزش افزوده به‌صورت دستمزد برای کارکنان، استهلاک برای سرمایه‌گذاری مجدد تجهیزات، سود برای شرکت، مالیات به دولت و... تسهیم می‌شود.

روش‌های محاسبه ارزش افزوده
ارزش افزوده در هر یک از سطوح واحد اقتصادی، طبقه (متشکل از چند واحد اقتصادی دارای فعالیت مشابه)، گروه (متشکل از چند طبقه)، بخش (متشکل ازچند گروه)، قسمت (متشکل از چند بخش) و بالاخره کل اقتصاد (شامل کلیه قسمت‌های اقتصادی) قابل محاسبه است. برای محاسبه ارزش افزوده 3 روش مختلف به‌شرح زیر وجود دارد:
الف) روش تولید یا تفریق
ب) روش توزیع یا جمع
ج) روش مصرف (هزینه)
شایان ذکر است که روش‌های تولید و توزیع در سطوح مختلف، از واحد اقتصادی تا کل اقتصاد قابل محاسبه می‌باشد ولیکن روش مصرف تنها در سطح اقتصاد کلان قابل اندازه‌گیری می‌باشد. نحوه محاسبه ارزش افزوده در هر یک از روش‌ها به‌صورت تفضیلی در زیر ارایه شده است:
روش 1) محاسبه ارزش افزوده به روش تولید یا تفریق
ارزش افزوده از تفاضل مجموع مصارف واسطه به‌کار رفته در جریان تولید کالاها و خدمات از ارزش ستانده مؤسسه در طول یک‌دوره مالی به‌دست می‌آید به‌عبارت روشن‌تر:
ارزش مصارف واسطه – ارزش ستانده = ارزش افزوده
 



ادامه مطلب ...
شنبه 22 مهر 1391برچسب:, :: 20:1 :: نويسنده : فرزین دیده بان

شنبه 22 مهر 1391برچسب:, :: 16:5 :: نويسنده : فرزین دیده بان
 

 

زندگی هر دختری یك سوال هست كه تا آخر عمر او را همراهی میكند . . .
حالا چی بپوشم؟

 

اینم از مجلس ختم، با كفش رفتیم با دمپایی برگشتیم !
 


**********مطالب طنز و خنده دار***********
 


طرف سوار اسب شده، عكسشو گذاشته فیس بوك، میگه اون بالاییه منم !
 


**********مطالب طنز و خنده دار***********
 


هر روز تو دانشگاه میبینیم ۱۰۰ تا دختر مدرسه ای رو به صف کردن، معلمشونم جلو، آوردن بازدید از دانشگاه، مگه باغ وحشه اینا رو هر روز میارین بازدید!!
 


**********مطالب طنز و خنده دار***********
 


یه عمر رفتیم سینما آخر نفهمیدیم دستههای صندلیش ماله خودمونه یا بغل دستیمون!!
 


**********مطالب طنز و خنده دار***********
 


سالای پیش جایزه بانک ملت یه منزل مسکونی بود، امسال شده ۶۰ لیتر بنزین،سال دیگه میشه یه شونه تخم مرغ، سال بعدشم دوتا تافتون یه بربری هم وسطش!!
 


**********مطالب طنز و خنده دار***********
 


غار علیصدر به قندیلاش معروفه، اونوقت ملت میرن قندیلاشو میکنن یادگاری میبرن با خودشون! یکی نیست بگه آخه با اون قندیل میخای چیکار کنی؟!!
 


**********مطالب طنز و خنده دار***********
 


میری از خودپرداز پول بگیری، رمزتو میزنی پول بر میداری، بار دوم کارتو میذاری، رمز رو اشتباه میزنی، یکی از پشت میگه: آقا رمزتو اشتباه زدیها!!
 


**********مطالب طنز و خنده دار***********
 


شب جلو تلویزیون خوابم برده بود
مامانم اومد ساعت 2 نصفه شب پتو انداخت روم بوسم کرد ، کلی هم قربون صدقم رفت بعد موقع رفتن پامو لگد کرد، داد زدم و گفتم : اهههههههههههه پام داغون شد
جواب داد: خاک تو سرت کنن آخه اینجا جای خوابه؟
 


**********مطالب طنز و خنده دار***********
 


منطقِ پدرو مادر از تحصیل در دانشگاه: "این همه درس خوندی، درِ یه نایلون رو نمیتونی باز کنی!
 


**********مطالب طنز و خنده دار***********
 


عمو زنجیر باف جان
ضمن عرض سلام و خسته نباشید
جهت زحمات بی دریغ شما بزرگوار
یک گِلگی داشتم از حضورتون ...
شما که زنجیر ما رو بافتی..؟
... پَه چرا پشت کوه انداختی..؟
مشکلتون دقیقاً چی بود؟
مرض داشتید این همه زنجیر بافته شده رو پشت کوه انداختید؟
 


**********مطالب طنز و خنده دار***********
 


بچگی یعنی: وقتیکه فاصله ی دستشویی تا اتاقمونو می دویدیم
و از اینکه لولو ما رو نمی خورد فریاد می زدیم، ھـــــوراااا
 


**********مطالب طنز و خنده دار***********
 


خدایا یا پول بده یا اگه پول ندادی عقل درستو حسابی هم نده که شاد باشیم حداقل! والا...
 


**********مطالب طنز و خنده دار***********
 


هیچ کادوی زشت و به درد نخوری دور انداخته نمیشود !
فقط از خانه ای به خانه دیگر و از شخصی به شخص دیگر منتقل میشود !
 
 


**********مطالب طنز و خنده دار***********
 


قدیما ظرف یکبار مصرف نبود، دختر همسایه دوبار میومد،
یه بار نذری میاورد، یه بار میومد واسه ظرفش، آدم فرصت فکر کردن و تصمیم گیری داشت. بعد میگن چرا آمار ازدواج کم شده
شما دارین فرصتها رو از جوونا میگیرین... والا

 


معلم : 10 تاسیب داریم من 9 تاشو میخورم ، چند تا سیب میمونه؟ بچه: همون یكی روهم بردار بخور بدبخت سیب نخورده !

 

پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, :: 10:54 :: نويسنده : فرزین دیده بان
معلمی از دانش‌ آموزان خواست تا عجایب هفتگانه جهان را فهرست‌ وار بنویسند. دانش‌آموزان شروع به نوشتن کردند. معلم نوشته‌ های آنها را جمع‌آوری کرد. با اینكه همه جواب‌ها یکی نبودند اما بیشتر دانش‌ آموزان به موارد زیر اشاره کرده بودند: اهرام مصر، تاج محل، کانال پاناما، دیوار بزرگ چین و... در میان نوشته‌ها کاغذ سفیدی نیز به چشم می‌خورد.

معلم پرسید: این کاغذ سفید مال چه کسی است؟ یکی از دانش‌ آموزان دست خود را بالا برد. معلم پرسید: دخترم چرا چیزی ننوشتی؟ دخترک جواب داد: عجایب موجود در جهان خیلی زیاد هستند و من نمی‌توانم تصمیم بگیرم کدام را بنویسم. معلم گفت: بسیار خب، هرچه در ذهنت است را به من بگو، شاید بتوانم کمکت کنم.
 
در این هنگام دخترک مکثی کرد و گفت: به نظر من عجایب هفتگانه جهان عبارتند از: لمس کردن، چشیدن، دیدن، شنیدن، احساس کردن، خندیدن و عشق ورزیدن.پس از شنیدن سخنان دخترک، کلاس در سکوتی محض فرو رفت. آری؛ عجایب واقعی همین نعمت‌هایی هستند که ما آنها را ساده و معمولی می‌ انگاریم.
سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:, :: 13:13 :: نويسنده : فرزین دیده بان

پدر برای اولین بار دید که دخترش به جای اینکه دو ساعت با تلفن حرف بزنه بعد از یک ربع حرف زدن تلفن رو قطع کرد. پدر پرسید: کی بود؟ دختر جواب داد: شماره رو عوضی گرفته بود
.

.

همیشه پشت سر هر مرد موفق ، زنی است که نتونسته جلوی موفقیت شو بگیره
.
.
.
یه روز یه دختر دعا می کنه خدایا : من چیزی برای خودم نمی خوام فقط یه داماد خوب و خوشگل نصیب مادرم کن

.

.

.

بهانه ی دخترا: ۱ – فاصله سنی مون خیلی زیاده(یعنی خیلی از مرحله پرتی) ۲ – من به تو علاقه به اون صورت ندارم (یعنی خیلی بد هیکلی) ۳ – من الان تو موقعیت بدی هستم (یعنی دلم یه جا دیگه گیره) ۴ – تقصیر تو نیست تقصیر منه (یعنی عجب غلطی کردم با تو آشنا شدم) ۵ – من تو رابطه مون از هیچ کاری دریغ نکردم (یعنی هر غلطی خواستم کردم) ۶ – دیروز یه خواستگار دکتر داشتم (یعنی زودتر بیا منو بگیر )

.
.

مهمه که بتونی دختری رو پیدا کنی که باباش پولدار باشه، دختری که خوش تیپ باشه، دختری که دوستت داشته باشه

ولی مهم تر از همه اینه که این ۳ تا دختر نباید همدیگر رو بشناسن
.
.


مرد دوستی را کشف کرد و عشق اختراع شد

زن عشق را کشف کرد و ازدواج را اختراع کرد!

مرد تجارت را کشف کرد و پول را اختراع کرد

زن پول را کشف کرد و « خرید کردن » اختراع شد!

از آن به بعد مرد چیزهای بسیاری را کشف و اختراع کرد

ولی زن همچنان مشغول خرید بود

.
.

فرهنگ لغات زنان : ۱٫ آره یعنی نه ۲٫ نه یعنی آره ۳٫ ما با ید با هم حرف بزنیم یعنی بشین فقط گوش کن ۴٫ هر کار دوست داری بکن یعنی بکن ولی بعد دهنت سرویسه ۵٫ چقد منو دوست داری ؟ یعنی یه گندی زدم می خوام بگم ۶٫ دو دقیقه دیگه حاضرم یعنی دو ساعت علافی
.
.
شوهره میاد خونه به زنش میگه:

من برای شام دوستمو دعوت کردم خونه مون

زنش میگه: چرا این کار رو کردی، ببین خونه چقدر بهم ریخته است

ظرفا کثیفن، هیچی هم برای خوردن تو یخچال نیست

شوهره میگه: میدونم ولی اشکالی نداره

زنه میگه: اگه میدونی، پس چرا دوستت رو دعوت کردی؟

شوهرمیگه: آخه اون زده به سرش بره زن بگیره

.
.

درخت مکر زن صد ریشه دارد / فلک از دست زن اندیشه دارد!

.
.

سلام ، شنیدم پنج شنبه جشن نامزدیته ، خیلی خوشحال شدم . تبریک میگم.

ستاد پیشگیری از افسردگی دختران دم بخت
.
.
غضنفر به زنش میگه میخوام برای تعطیلات ببرمت دور دنیا

زنش میگه : نه ! بریم یه جای دیگه
.
.
پیامی برای دختران : ز گهواره تا گور دانش بجوی چون از شوهر خبری نیست!

.
.
پسره: من تا ۲۵ سالم نشه ازدواج نمیکنم
دختره: منم تا ازدواج نکنم ۲۵ سالم نمیشه

.

.
.
۷دخترلاغر ۷پسرچاق راخوردند

تعبیر: قحطی شوهر در راه است
.
.
بزرگترین گناه؟ شوهر نداشتن
بزرگترین تفریح؟ شوهر سرکار گذاشتن
بزرگترین کار؟ شوهر تربیت کردن
بزرگترین شگفتی؟ شوهرعاقل دیدن
بزرگترین آرزو؟ داشتن مردی به اسم شوهر

.
.

نصیحت خنگول به پسرش : هیچ وقت زن نگیر به پسرت هم بگو زن نگیره!

.
.
هشدار به دخترهای دم بخت ، دخترهای چینی با مهریه ی کم در راهند… بجنبید.
.
.
دغدغه های پسر جوان :
کار ندارم ، پول ندارم ، سربازی نرفتم ، ماشین و خونه ندارم ، و …
دغدغه های دختر جوان :
لاک ناخونم پاک شده ، مهری سرویس طلا خریده ، دختر خاله ام ماشین داره ، مامان غذای خوب نمی پزه ، عروسکمو هنوز نخوابوندم!

.
.

زن از شوهرش می پرسه: عزیزم ، تو منو دوست داری؟
مرد میگه : خوب معلومه عزیزم ، اگه دوست نداشتم چطور می تونستم هر شب بیام خونه پیشت وقت و عمرم رو تلف کنم!!!

.
.

زنها دو وقت گریه می کنن: وقتی فریب می خورن ، وقتی می خوان فریب بدن.

 

دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, :: 16:38 :: نويسنده : امید

Inline image 1
>
> می گویند:روزی مولانا ،شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد.شمس به خانه ی جلال الدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید:آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟
> مولانا حیرت زده پرسید:مگر تو شراب خوارهستی؟!
> شمس پاسخ داد:بلی.
> مولانا:ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!!
> ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.
> ـ در این موقع شب ،شراب از کجا گیر بیاورم؟!
> ـ به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند.
> - با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت.
> - پس خودت برو و شراب خریداری کن.
> - در این شهر همه مرا میشناسند،چگونه به محله نصاری نشین بروم و شراب بخرم؟!
> ـ اگر به من ارادت داری باید وسیله راحتی مرا هم فراهم کنی چون من شب ها بدون شراب نه میتوانم غذا بخورم ،نه صحبت کنم و نه بخوابم.
> مولوی به دلیل ارادتی که به شمس دارد خرقه ای به دوش می اندازد، شیشه ای بزرگ زیر آن پنهان میکند و به سمت محله نصاری نشین راه می افتد.
> تا قبل از ورود او به محله مذکور کسی نسبت به مولوی کنجکاوی نمیکرد اما همین که وارد آنجا شد
> مردم حیرت کردند و به تعقیب وی پرداختند.آنها دیدند که مولوی داخل میکده ای شد و شیشه ای شراب خریداری کرد و پس از پنهان نمودن آن از میکده خارج شد.
> هنوز از محله مسیحیان خارج نشده بود که گروهی از مسلمانان ساکن آنجا، در قفایش به راه افتادند و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا این که مولوی به جلوی مسجدی که خود امام جماعت آن بود و مردم همه روزه در آن به او اقتدا می کردند رسید.در این حال یکی از رقیبان مولوی که در جمعیت حضور داشت فریاد زد:"ای مردم!شیخ جلاالدین که هر روز هنگام نماز به او اقتدا میکنید به محله نصاری نشین رفته و شراب خریداری نموده است." آن مرد این را گفت و خرقه را از دوش مولوی کشید. چشم مردم به شیشه افتاد.مرد ادامه داد:"این منافق که ادعای زهد میکند و به او اقتدا میکنید، اکنون شراب خریداری نموده و با خود به خانه میبرد!" سپس بر صورت جلاالدین رومی آب دهان انداخت و طوری بر سرش زد که دستار از سرش باز شد و بر گردنش افتاد. زمانی که مردم این صحنه را دیدند و به ویژه زمانی که مولوی را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند یقین پیدا کردند که مولوی یک عمر آنها را با لباس زهد و تقوای دروغین فریب داده و درنتیجه خود را آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش رسانند.در این هنگام شمس از راه رسید و فریاد زد:"ای مردم بی حیا!شرم نمیکنید که به مردی متدین و فقیه تهمت شرابخواری میزنید،این شیشه که میبینید حاوی سرکه است زیرا که هرروز با غذای خود تناول میکند."
> رقیب مولوی فریاد زد:"این سرکه نیست بلکه شراب است."
> شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همه ی مردم از جمله آن رقیب قدری از محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست.
> رقیب مولوی بر سر خود کوبید و خود را به پای مولوی انداخت ،دیگران هم دست های او را بوسیدند و متفرق شدند.آنگاه مولوی از شمس پرسید:برای چه امشب مرا دچار این فاجعه نمودی و مجبورم کردی تا به آبرو و حیثیتم چوب حراج بزنم؟
> شمس گفت:برای این که بدانی آنچه که به آن مینازی جز یک سراب نیست،تو فکر میکردی که احترام یک مشت عوام برای تو سرمایه ایست ابدی، در حالی که خود دیدی،با تصور یک شیشه شراب همه ی آن از بین رفت و آب دهان به صورتت انداختند و بر فرقت کوبیدند و چه بسا تو را به قتل میرساندند.این سرمایه ی تو همین بود که امشب دیدی و در یک لحظه بر باد رفت.پس به چیزی متکی باش که با مرور زمان و تغییر اوضاع از بین نرود.
>
> (کتاب ملاصدرا.تالیف هانری کوربن.ترجمه و اقتباس ذبیح الله منصوری) با اندکی دخل و تصرف

دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, :: 13:23 :: نويسنده : فرزین دیده بان

هنگام درس دادن استاد سر کلاس :

(-.-)  (-.-)  (-.-)  (-.-)  (-.-)  (-.-)  (-.-)  (-.-)

وقتی استاد خبر امتحان رو میده :

(o.O)  (o.O)  (o.O)  (o.O)  (o.O)  (o.O)

موقع امتحان:

(←.←)  (→.→)  (←.←)  (→.→)  (←.←)  (→.→)

وقتی استاد موقع امتحان حواسش جمع میکنه واسه مچ گیری:

(↓.↓)  (↓.↓)  (↓.↓)  (↓.↓)  (↓.↓)

وقتی که نمره ها رو میزنن :

(͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏)‬

شنبه 15 مهر 1391برچسب:, :: 15:47 :: نويسنده : فرزین دیده بان

چادر سرتون کنین رو بگیرین برین تو خیابون به خانومای بد حجاب تذکر بدین. سکته می کنن



ﺗﻮﯼ ﺗﺎﻛﺴﯽ ﺍﮔﻪ ﻛﻨﺎﺭﺕ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻦ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺸﯿﻦ ، ﺑﻬﺶ ﺑﮕﯿﻦ ﻣﮕﻪ ﻧﻤﯿﺎﯼ ؟

ﺍﻭﻥ ﻫﺎﺝ ﻭ ﻭﺍﺝ ﺷﻤﺎ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﻛﻨﻪ .

ﺑﻬﺶ ﻓﺮﺻﺖ ﻧﺪﯾﻦ ﻭ ﺑﮕﯿﻦ : ﭼﻪ ﺯﻭﺩ ﺟﺎ ……ﺯﺩﯼ؟

ﺑﻌﺪﺵ ﺩﺭ ﺗﺎﻛﺴﯽ ﺭﻭ ﺑﺒﻨﺪﯾﻦ ﻭ ﺑﺮﯾﻦ


قبل از اینکه قربانی بره حموم برید تو حموم سر دوش رو باز کنید(قسمتی که پیچی هست) بعدش تا اونجایی که میشه کره بچپونید توش ولی حواستون باشه زیاد نریزین که سوراخاشو بند بیارید.. خوب حالا ببندینش و منتظر شید طرف بیاد دوش اب گرم بگیره و حسابی چرب بشه

روی دیوار سفید خونه همسایه با حروف بزرگ بنویسید: لطفا اینجا چیزی ننویسید

توی فروشگاه بارکد همه چیزهایی را که برداشتین رو خط خطی کنید تا اسکن نشه

اگه صندلی شاگرد جلویی فلزی باشه خوراک گرفتن فندک زیرشه

یک آچارآلن(نوعی ابزار)ببرید مدرسه تو زمستون پیچ رادیاتور شوفاژ و شل کنید . ظرف ۱۵ دقیقه کلاس تبدیل به سونای بخار می شه

تو جمعی که وارد شدین سخت با بقیه روبوسی و سلام تعارف کنین بعد بگین این آنفولانزای نوع A هم مریضی کثیفیه ها ،‌چند روزه مارو از پا درآورده !!!!!

برین سوپر مارکت و یه تخم مرغ بگیرین دستتون و از فروشنده بپرسین این تخم مرغ تضمینیه؟ طرف هم که فکر میکنه کیفیتشو میگی میگه آره . شما هم وسط مغازه وایسین و تخم مرغ رو ول کنین رو زمین و بگین واااااااااااااااااای این که شکست. و سریع از محل حادثه فرار کنین.

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 12:38 :: نويسنده : فرزین دیده بان

امروز ظهر شیطان را دیدم !

نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت...

گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند...
شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد!
گفتم: به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟
گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چه نیاز است؟
شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت:
آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرا رود، و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پدر شیاطینی ...! 

چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 12:39 :: نويسنده : فرزین دیده بان

قیمت سکه و طلا - با توجه به این که هنوز ابعاد این مساله برای برخی در هاله ای از ابهام بوده و خودشان بی خبرند که این مساله چه تاثیری در زندگی‌شان داشته، آزمونی به شرح زیر برگزار می شود.نظر به این که این روزها قیمت سکه روز به روز در حال افزایش است و انگار ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست همه داده اند تا این عنصر گرانقیمت روز به روز گرانقیمت‌ تر شود و با توجه به این که هنوز ابعاد این مساله برای برخی در هاله ای از ابهام بوده و خودشان بی خبرند که این مساله چه تاثیری در زندگی شان داشته و خواهد داشت؛ آزمونی به شرح زیر برگزار می شود!


چه کسانی بیشترین ضرر را از افزایش قیمت سکه متحمل خواهند شد؟

الف) خانواده عروس

ب) خانواده داماد

ج) خود عروس و داماد

د) سایر اقوام، دوستان و آشنایان

چه چیزی را می توان به جای سکه سر عقد کادو داد؟

الف) نصف جهیزیه عروس

ب) 100 لیتر بنزین سوپر

ج) یک سفر به دور دنیا

د) کل خرج عروسی


با افزایش قیمت سکه، تکلیف مهریه‌های اقساطی چه می شود؟

الف) اقساطی تر می شوند

ب) همسر سوم، مهریه اش را می بخشد

ج) داماد خودش را تسلیم می کند

د) همسر اول از خوشحالی، سکته می کند

بهترین راه پس انداز چیست؟

الف) صبح زود در صف بانک کارگشایی بنشینیم تا سکه دولتی بگیریم و گرانتر بفروشیم

ب) تا جایی که می توانیم سکه بخریم و آن قدر نفروشیم که خیلی گران تر شود

ج) هر چه طلا داریم بفروشیم و سکه بخریم

د) فقط سکه بخریم


برای کاهش قیمت سکه چه باید کرد؟


الف) سکه از خارج وارد شود

ب) سکه های کوچک تر ضرب شود

ج) دادن سکه سر عقد ممنوع شود

د) گزینه ج صحیح است، شک نکنید
 
یک بشکه نفت معادل چند قطعه سکه است؟

الف) یک سکه

ب) نیم سکه

ج) ربع سکه

د) سوال انحرافی است

چه کسی یا کسانی مسبب اصلی افزایش قیمت سکه است؟

الف) همسر اول
ب) مافیا
ج) پسر عمه سکه زا
د) اسکروج

چه کسی برای اولین بار روند افزایش قیمت سکه را کشف کرد؟

الف) اولین عروس و دامادی که سکه های خود را فروختند و پولدار شدند

ب) دامادی که اولین قسط مهریه اش را پرداخت

ج) پدر زنی که از مهریه پنج هزار سکه ای کوتاه نیامد

د) زن همسایه

بدیهی است پاسخ ها نمره منفی داشته و در صورت داشتن بیش از پنج نمره منفی، فرد آزمون دهنده به پرداخت یک عدد سکه تمام بهار آزادی محکوم می شود باشد که عبرت سایرین شود.
 
دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 23:52 :: نويسنده : امید

دو نفر به اسم محمود و مسعود باهم رفاقتي ديرينه داشتن، تا جايي كه مردم فكر ميكردن اين دو نفر باهم برادرند.
روزي روزگاري مسعود نقشه گنجي رو به محمود نشان داد و با هم تصميم گرفتن كه به دنبال گنج برن. يك روز محمود و مسعود از خانواده شان خداحافظي كردن و رفتن. محمود نقشه اي در سر داشت كه وقتي به گنج دست پيدا كرد مسعود رو از سر راهش برداره و اونو بكشه.
بعد از چند روز سختي به گنج رسيدند. و محمود طبق نقشه اي كه در سر داشت مسعود رو كشت و گنج رو برداشت و به خانه اش برگشت. با آن گنج زندگي اش از اين رو به آن رو شد.
 
ولي زن مسعود كه فهميده بود مسعود به دست محمود كشته شد با نا اميدي به شهر مهاجرت كرد و بعد از ادامه تحصيل در يك بيمارستاني به پرستاري مشغول شد. بعد از چند سال كه آبها از آسياب افتاد محمود به دليل بيماري به بيمارستان شهر ميره و اونجا بستري ميشه اتفاقا زن مسعود هم توي همون بيمارستان كار ميكرد كه يكدفعه ديد محمود توي يكي از اتاقها بستري هست. رفت توي اتاق و مطمئن شد كه اوني كه بستري هست همون كسي هست كه شوهرش را كشت. اينجا بود كه زن مسعود به فكر انتقام افتاد.



ادامه مطلب ...
دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 20:14 :: نويسنده : فاطمه شريفي

                                                      

بابام اومده بهم میگه :
پاشو برو ماشین رو بزن تو پارکینگ
میگم : بابا به خدا خسته م ، نمی تونم !!
میگه : ده تومان می دم برو ، منم خسته م…..
میگم : بیخیال …. ده تومان میدم خودت برو ….
پاشده شلوارش و می پوشه و میگه مرد نیستی اگه ندی
پای مردونگیم موندم ده تومان پیاده شدم بهش دادم !!!
داد میزنه میگه : خانوم پاشو بیا بریم بستنی بخوریم !!!!!
من :|
بابا :))))
خانواده س داریم ما :|
.
.
.
داشتم با خواهرم تلفنی حرف میزدم بچه هاش هی‌ میومدن از هم شکایت میکردن
خواهرم ام برگشت بهشون گفت دارم تلفن حرف میزنم برین همدیگه رو بزنین :|
فک و فامیله داریم؟
.
.
.
داداشم خوابیده بود ، گوشیش زنگ خورد ، بیدار شد لپ تاپ منو از برق کشید ! :
O
فک و فامیله داریم ؟
.
.
.
یه دختر خاله دارم اسمش ” طلا ” ست ، توی ” نقره ” فروشی کار میکنه ، تازگیا رفته برنزه کرده !
فک و فامیله داریم ؟
.
.
.
برادر زاده ۵ سالم به مامانم گفته انقدر دوست دارم تنها زندگی کنم !
مامانم یه هفته س اینجوریه :
O
فک و فامیله داریم ؟
.
.
.

.
.
داداشم و زن داداشم که تازه نامزد کرده بودن به طرز وحشتناکی تو حرف زدنشون عشقولانه بودن!
اون موقع ها داداشمم ۱ کوچولو تپل شده بود
یه دفه خونمون بودن زن داداشم اومد به داداشم یه چیزی بگه اولش اینطوری شروع کرد : گلکم . . . !
بابامم ۱ نگاه به داداشم انداخت گفت به اینکه نباید بگی گلکم باید بگی گل کلم !!
ما ترکیدیم از خنده . . . داداشم :( ( ما :) )
فک و فامیله داریم ؟
.
.
.
به داداشم گفتم لپتاپمو بده . دو متر کلن از هم فاصله داشتیم . دیدیم نه میتونه پرت کنه نه میتونه سُر بده .
آخرش گذاشتش روی یه پتو گفت بکِش از اون ور !
فک و فامیله داریم؟
.
.
.
پری شب به بابام گفتم خواب دیدم زلزله اومده ! ظهرش زاهدان زلزله اومد به بابام گفتم دیدی بهم الهام شده بود ؟
میگه خب بعضی از جانوران این ویژگی هارو دارن !! :|
فک و فامیله داریم ؟
.
.
.
مامان‌ بزرگم داشت نماز می‌خوند گفت : خدایا . . .
گفتم: بلی ؟
یه دیقه مکث کرد گفت : آدم انقد بی‌شعور ؟!
فک و فامیله داریم ؟
.
.
.
به عمه ام میگم عمه جان دانشگاه قبول شدم ، میگه شهریه شو از کدوم گوری میخوای بیاری ؟ :|
فک و فامیله داریم ؟
.
.
.
دیشب خونه مامان بزرگم بودیم . یه دختر دایی دارم به زور قدش دو وجبه و تازه ۶ سالش شده .
دیدم یه گوشه نشسته بدجوریم تو فکره . رفتم بهش گفتم چی شده عزیزم ؟!
گفت به نظر تو وقتی عاقد ازم پرسید آیا بامهریه ۱۳۸۵ ( سال تولدش ) سکه وکیلم من بگم با اجازه پدر و مادر و بزرگترا بله یا نه سریع بگم بله ؟!
راستی مزدا ۳ داشته باشه بهتره یا سانتافه ؟!
من

فامیل

فک و فامیه داریم؟
.
.
.
عموم تازه رفته بود انگلیس و هنوز زبان یاد نگرفت بود !
پلیس توی خیابون به خاطر سرعت میگه بزن کنار ! میزنه کنار و داشته جریمه مینوشته که یهو عموم به پلیسه میگه :
No plz ! I have wife I have children ! I’m running for my family bread
پلیسه :
O: O
عموم :( (
فک و فامیله داریم ؟
.
.
.
بازی‌ های المپیک رو از کانال عربی می‌ دیدم، گزارشگر هر جمله‌ ای میگه مادربزرگم میگه آمین !
فک و فامیله داریم ؟

.
.
.
بابام : میخوام این ترم معدلت ۱۸ بشه !
من : باشه ! من این ترم معدلم ۲۰ میشه !
بابام : شوخی میکنی… !؟
من : خودت سر شوخی رو باز کردی
فک و فامیله داریم ؟

 

 

دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 15:55 :: نويسنده : فرزین دیده بان

روز از یک زوج خوشبخت سوال کردم


دلیل موفقیت شما در چیست ؟ چرا هیچ وقت با هم دعوا نمی‌کنید؟

آقاهه پاسخ داد: من و خانمم از روز اول حد و حدود خودمان را مشخص کردیم

قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی حق اظهار نظر داشته باشه و من هم به عنوان یک آقا در مورد مسائل کلی نظر بدهم!

گفتم: آفرین! زنده‌باد ! تو آبروی همه‌ی مردها را خریده‌ای ! من بهت افتخار می‌کنم.

حالا این مسائل جزئی که خانمت در مورد اونها حق اظهارنظر داره، چیه ؟

آقاهه گفت: مسائل بی‌اهمیتی مثل این که ما با کی رفت ‌و‌ آمد کنیم، چند تا بچه داشته باشیم، کجا زندگی کنیم، کی خانه بخریم، ماشین‌مان چه باشد، چی بخوریم، چی بپوشیم و ...

گفتم: پس اون مسائل کلی و مهم که تو در موردش نظر می‌دی، چیه

آقاهه گفت: من در مورد مسائل بحران خاور میانه، نوسانات دلار، قیمت نفت و اوضاع جاری مملکت نظر می‌دهم.<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<

اسپانيايي ها ميگن :

“عشق ساكت است اما اگر حرف بزند از هر صدايي بلندتر است ”

ايتاليايي ها ميگن:

“عشق يعني ترس از دست دادن تو !”

ايراني ها ميگن :

“عشق سوء تفاهمي است بين دو احمق كه با يك ببخشيد تمام ميشو

دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 9:55 :: نويسنده : فرزین دیده بان

با گل رفتم بیمارستان، نگهبان میگه گل برای مریضتون آوردین، گفتم پ نه پ اومدم خواستگاری تو با این سیبیلات...

 

  **************

 

تو صف عابر بانک سه ساعته وایسادم.یارو اومده میگه آقا
شما هم پول میخواید.من بهش گفتم:پ نه پ دو روز پیش
یه پول دستی ازعابر بانک گرفتم اومدم بهش پس بدم

 

 

  **************

 

با داداش کوچیکم تو خیابون دارم راه میرم دوستم منو دیده میگه:به داداشته.من:پ نه پ بابامه خودشو فریز کرده یکم حال کنیم

 

  **************

دوستم رفته خواستگاری
دختره ازش پرسیده واسه تشکیل خونواده میخوای زن بگیری ؟
گفته :بله
دختر:خودت خواستی زن بگیری؟
دوستم بله
دختر:من قبول کنم شما خوشحال میشی؟
دوستم :بله
دختر :شرمند من با کسی ک سه بار فرصت پ ن پ رو از دست بده ازدواج نمیکنم

 

  **************

مامانم زنگ آیفونو زده باز کردم . مادربزرگم میگه رضا مامانت رو دیدی در رو باز کردی ؟؟؟ میگم : پـَ نـَ پـَ دستش رو از زیر در نشون داد من هم درو باز کردم !!

 

  **************

تو مغازم بودم سرم با اینترنت گرم بود.یه آقایی اومد گفت :یه عینک میخوام که به صورتم بیاد.طبق عادت همیشگی گفتم واسه خودتون میخواین!؟یارو خیلی مرد بود نگفت پ ن پ واسه گربه نره میخوام.گفت بله واسه خودم میخوام.

 

  **************

 

رفتم کتابخونه گفتم ببخشید از سعدی چی دارین ؟
میگه کتابشو میخوای ؟
گفتم پ ن پ انگشتری لباسی اگه موندی بده بخرم

 

  **************

بابام از اداره زنگ زده خونه بعد کلی احوال پرسی میگه محمد خودتی ؟
میگم: پَ نه پَ به سیستم تلفنباک بانک تجارت خوش آمدید برای پرداخت قبوض شماره ? ، برای اطلاع از موجودی
حساب شماره ? و …
گفت زهر مار و قطع کرد !
دیدم ظهر عصبانی اومد توی اتاق . منم پای پَ نه پَ بودم !
گفت اگه یه بار دیگه بگی پَ نه پَ ، دیگه تو این خونه نمیخوابی !
گفتم یعنی بیرونم میکنی بابا ؟
گفت پَ نه پَ خونه رو عوض میکنم بزغاله

 

  **************

آب خونه قطع شده بود. بعد که وصل شد یه آب زرد از شیر میومد. می پرسه زنگ لوله هاست؟
پــــَ نه پــــــَ سازمان آب واسه عذرخواهی اولش آب پرتقال می فرسته..!

 

  **************

مامانم چندتا تار مو سفید بین موهام دیده میگه ای وای موهات سفید شده!؟؟ پ ن پ چندتاشون شکسته بودن گچ گرفتمشون!!!

 

  **************

مامانم پشت ایفون : می خوای بیای تو؟
من : بله مامان
(طرح مبارزه با پ ن پ گروه فرزندان صالح)


  **************

این په نه په هم موعضلی شده تو خونه ما،کلا همه از دم،هرچی ازش بپرسی میخواد با په نه په جواب بده،پیر و جوون هم نداره!
بابام میخواست بگه په نه په،میگه نه په نه!
داییم که میگه نه په په!!:))
ینی چه کرده این موج په نه په:|

 

  **************

بگذار قلم را به غزل بسپارم ،
شاید گره ای باز شود از کارم ،
پرسید مگر تو هم غزل میگویی؟؟؟
گفتم پـــ نـــ پـــ فقط رباعی دارم....

به بابا گفتم میخام کفش بخرم
گفت حتما پول میخای
جرأت نکردم بگم پ ن ب
گفتم آره باباجون
اونم گفت پولم کجا بود بچه
مگه من رو گنج نشستم
و بدین سان حسرت گفتن پ ن پ رو دلم موند!!!

 

  **************

رفتیم یكی از امام زاده های اطراف شهرمون.
تو امامزاره آش میدادن ما هم گرفتیم جاتون خالی خوردیمو.من رفتم زرفاشو بشورم.داشتم میشستم یهو یكی با یه قابلمه تو دستش اومد كنارم وایساد.
گفت:آب میاد؟
من :-| سرم داشت سوت میكشید.
سنش بالا بود نگفتم پ ن پ. .گفتم خوب داره میاد دیگه.
حالا از اون روز این سوال تو ذهنمه كه چی شد كه اون سوال رو پرسید!!!

  **************

دارن گوسفندرو قربونی میکنن ... یه آفتابه آوردن که بش آب بدن ...
اومده میگه میخوان با آفتابه بش آب بدن؟!
میگم :پـَـَـ نَ پـَـَـــ، آفتابه آوردن ببرنش دستشویی استرسش از بین بره ...

 

یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, :: 16:10 :: نويسنده : فرزین دیده بان
 

یه روز به یه مرد یه اسب می دن که برای اولین بار اسب سواری کنه اون هم بدون زین خلاصه مرد سوار اسب میشه و اسب همینطور که یورتمه می ره مرد به طرف عقب سر می خوره تا اینکه پس از مدتی به انتهای اسب (دم اسب) می رسه.

ناگهان داد می زنه: این اسب تموم شد یکی دیکه بیارین!!!
**************************************
یکی رفت انگلیس. صبح پاشد با زنش رفت بیرون توی خیابون.
یه مرده از کنارشون رد شد و گفت: «گود مورنینگ سر». اون جواب داد: «سر مورنینگ گود»!
زنش پرسید اوا آقا جعفر چی شد؟
گفت هیچی! این یارو انگلیسیه گفت: «سلام علیکم» و منم بهش گفتم: «علیکم سلام»
*************************************
یکی خیلی کار بد کرده بوده می برنش جهنم.
تو وسط راه میگن به تو یه آوانس میدیم ، میگه چی؟
میگن اینجا 2 نوع جهنم داریم یکی جهنم ایرانی ها و یکی جهنم خارجی ها.
میپرسه فرقش چیه؟
میگن تو جهنم خارجی ها هفته ای یک بار قیـر داغ میریزن تو دهنتون اما تو جهنم ایرانی ها هر روز.
خلاصه میگه من میرم تو جهنم خارجیا.
یه چند ماه بعد میبینه اینجا خیلی ناجوره میگه خوب شد تو جهنم ایرانی ها نرفتم که کارم زار بود اما بد نیست یه سری به اونها بزنم تا به اینجا راضی باشم خلاصه میره میبینه همه نشستن دارن حرف می زنند خبری هم از قیر داغ نیست ،می پرسه: جریان چیه؟
میگن: بابا اینجا یک روز قیر نیست ، یک روز قیف نیست ، یه روز قیر و قیف هست اما مامورش نیست!
**********************************
به یکی میگن: چرا همش داری دور میدوون با ماشینت میچرخی؟
می گه: راهنمام گیر کرده!!
******************************
یکی کولرش خراب میشه، به بچه هاش می گه: مگه نگفتم 4 نفری جلو کولر نشینید.
***************************
دو نفر میرن تهران یک فولکس قورباغه ای میخرن، برمیگردن طرف شهرشون.
نزدیکای شهرشون یهو فولکسه خاموش میشه، هرکار میکنن دیگه روشن نمیشه. یکیشون برمیگرده به اون یکی میگه: برو نگاه کن ببین ماشین چه مرگش زده.
اون یکی درِ کاپوتو باز میکنه، یک نگاه میکنه با تعجب میگه: بیا که ماشین موتور نداره!
خلاصه اولی پیاده میشه میاد یک نگاه میندازه، میگه: برو از صندوق عقب ابزار بیار، خودم درستش میکنم!
اون یکی میره درِ صندوق عقب رو وا میکنه، یهو داد میزنه: بیا که از تهران تا اینجا دنده عقب اومدیم

 

یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, :: 15:53 :: نويسنده : فرزین دیده بان

ضدحال يعنی وقتی منتظر فيلم مورد علاقت هستی برق بره!
ضدحال يعنی يه جلسه سر کلاس نری فقط همون يه جلسه استاد حضور غياب کنه!
ضدحال يعنی با شکم گرسنه بری تو صف ژتون تموم کرده باشن!
ضدحال يعنی يه هفته قبل از اينکه جشن تولد بگيری خاله مامانت فوت کنه!
ضدحال يعنی قبض موبایل بياد ....... تومن!
ضدحال يعنی بعد از کلی مخ زدن تو اينترنت همينکه بيای به نتيجه برسی اشتراکت تموم بشه !
ضدحال يعنی با.۹.۷۵ افتادن!
ضد حال يعنی يه مانتو خوشگل بخری همون روز اول گير کنه به صندلی پاره بشه!
ضدحال يعنی صبح ساعت ۷ بری سر کلاس استاد نياد!
ضدحال يعنی شرطی بيدل بزنی امتيازت بشه ۲۵!
ضدحال يعنی بعد اينکه کلی افه زبان اوومدی نمره زبانت بشه۱۰
ضدحال يعنی داداش کوچیکت ۲شاخه مودمو اشتباهن بزنه تو پريز برق!
ضد حال يعنی بری عروسی خانمها و اقايون جدا باشن!
ضدحال يعنی تو اتاقت فيلم نگاه ميکنی همينکه ميرسه جای.........مامان بياد تو!
ضدحال يعنی نفر ۱۱کنکور شدن!
ضدحال يعنی کارگردان شدن حنا مخملباف!
ضدحال يعنی کاندید شدن رفسنجانی برای انتخابات مجلس!
ضدحال يعنی خواننده شدن میناوند!
ضدحال یعنی عشق یه طرفه!
ضدحال یعنی گل خوردن دقیقه ۹۰!
ضدحال یعنی صبح روزی که با دوستات میخوای بری کوه بارون بیاد!
ضدحال یعنی از سرویس دانشگاه جا موندن!
ضدحال یعنی با ماشین بابا جریمه شدن!
ضدحال یعنی سلام کنی جوابتو ندن!
ضدحال یعنی عینکت سر جلسه امتحان بیفته زمین بشکنه!
ضد حال یعنی سر جلسه امتحان خدکارت تموم بشه!
ضدحال یعنی تاکسی سوار شی وسط راه بنزین تموم کنه!
ضد حال یعنی اونیکه خیلی دوستش داری رو نتونی ببینی!
ضدحال يعنی درس رو بلد نباشي و پنج دقيقه مونده به زنگ تفريح استاد اسمتو صدا كنه!
ضدحال يعنی يك قدمي خط پايان مسابقه دو به زمين بيفتي و آخر بشي!
ضدحال يعنی روز آخر خدمت سربازي اضافه خدمت بخوري!
ضدحال يعنی سر سفره عقد عروس خانوم بگه

شنبه 8 مهر 1391برچسب:, :: 23:26 :: نويسنده : امید

اقتصاد خرد شاخه‌ای از علم اقتصاد است که به مطالعه منحصر به فرد اقتصاد، تجزیه و تحلیل بازار، رفتار مصرف کنندگان و خانوارها و بنگاه‌ها می‌پردازد و اساس آن مدلهای ریاضی است.اقتصاد خرد شاخه‌ای از علم اقتصاد است که به چگونگی رفتار انسان‌ها و انتخاب هایشان در سطح واحدهای خرد یا کوچک اقتصادی مانند یک فرد، یک بنگاه، یک صنعت یا بازار یک کالای خاص می‌پردازد و به چگونگی تعامل بین خریداران و مصرف کنندگان و عوامل موثر در انتخاب خریداران می‌پردازد به طور خاص اقتصاد خرد به الگوی عرضه و تقاضا برای کالاها و خدمات و همچنین تعیین قیمت خروجی در بازارهای خاص می‌پردازد و به طور معمول در بازار هایی که در آن کالاها در حال خرید و فروش هستند کاربرد دارد

تفاوت بین اقتصاد خرد و کلان

علم اقتصاد به دو بخش اقتصاد خرد و اقتصاد کلان تقسیم می‌شود .اقتصاد کلان به مطالعه رفتار اقتصاد به عنوان یک صنعت کامل می‌پردازد و فقط در شرکت‌های خاص مورد برسی قرار نمی دهد .این نگاه به پدیده‌های اقتصادی گسترده ای مانند تولید ناخالص ملی، تورم، بیکاری، و سطوح قیمت‌ها می‌پردازد . اقتصاد خرد نگاهی متمرکز در تئوری‌های اساسی عرضه و تقاضا دارد این که چه مقدار از چیزی را برای تولید و چه مقدار را برای هزینه در نظر بگیریم را مورد بررسی قرار میدهد .

در حالی که این دو شاخه اقتصاد به نظر می‌رسد از هم متفاوت باشند اما کاملا به هم وابسته و مکمل یکدیگرند و بسیاری از مسایل اقتصادی تداخلی از این دو مطالعه هستند .به عنوان مثال با افزایش نرخ تورم قیمت مواد اولیه افزایش می یابد و این به نوبهٔ خود در قیمت نهایی کالاها تاثیر گذار است

 

اهداف اقتصاد خرد

یکی از اهداف اقتصاد خرد بررسی بازار و برقرار کردن یک رابطهٔ نسبی پولی بین کالاها و خدمات است. همچنین به بررسی موارد شكست بازار (مواردي كه بازار قادر به تولید نتیجهٔ مطلوب و در خور نبوده اند) می‌پردازد. تئوری هایی را برای داشتن یک بازار رقابتی شرح می‌دهد.

در نظریه عرضه و تقاضا معمولاً فرض بر این قرار داده می‌شود که فضا کاملا رقابتی است . این بدین معناست که خریداران و فروشندگان بسیاری در بازار وجود دارند و هیچ کدام از آنها نمی توانند بر قیمت‌ها تاثیر بگذارند . درمعالات زندگی واقعی این فرض با مشکل مواجه است زیرا بسیاری از خریداران و فروشندگان این توانایی را دارند که بر قیمت‌ها تاثیرگذار باشند . در خصوص نظریهٔ عرضه و تقاضا در اغلب موارد تجزیه و تحلیل پیچیده ای نیاز است تا بتوان یک مدل عرضه و تقاضا ارائه داد

پنج شنبه 6 مهر 1391برچسب:, :: 22:32 :: نويسنده : فاطمه شريفي

میلاد شمس الشموس خسرو اقلیم طوس مبارکباد

 

آقامون آهو رو ضامن شده باز

آقامون مهمون دلها شده باز

آقامون اومده به شهر غریب

آقامون سرور دلها شده باز

یا امام رضا

سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:, :: 13:11 :: نويسنده : فرزین دیده بان


به نام خدا

 

موضوع انشا: اینترنت چیست؟

 

بانام و یاد خدا انشای خود را آغاز می کنم. معلم به ما گفت در مورد اینترنت بنویسیم. من از اینترنت خیلی سرم می شود و در خانه مان اینترنت پرسرعت داریم.

 

 

 

اینترنت کاربرد های بسیار بسیار بسیار فراوانی دارد. مامان ,بابا, برادر و خواهر من از اینترنت خیلی استفاده می کنند. هر وقت برادرم پای اینترنت می نشیند همه اش مواظب است کسی به کامپیوتر نزدیک نشود و خیلی خیلی به حریم خصوصی اعتقاد دارد. هیچ وقت به من یاد نمی دهد که چه کار می کند، می گوید بزرگ می شوی یاد می گیری.

 

 

 

خواهرم همه اش به سایت های مختلف سر می زند و موقعی که پشت کامپیوتر می نشیند که تحقیقات دانشگاهی اش را انجام دهد یه حرف هایی می زند که نمی شود در انشا نوشت اما همه اش به سرعت اینترنت مربوط می شود.

 

 

 

ما اینترنت پرسرعت داریم ولی هر وقت می خواهم به سایت باشگاه مورد علاقه ام سربزنم باید مدتها صبر کنم، آخر پشت سر هم پیغام خطا می دهد برادرم می گوید مربوط به سرعت است و با چراغ نفتی کار می کند.

 

 

 

من نمی دانم حالا که برق آمده چرا کاری نمی کنند اینترنت هم برقی شود.

 

 

 

خواهرم می گوید کابل با کشتی قطع شده و دارند تعمیر می کنند. کاش این کشتی ها می فهمیدند ما کار داریم قبض آب،برق، گاز تلفن و ... باید اینترنتی پرداخت شود. دانشگاه ها اینترنتی ثبت نام می کنند و تازگی هر کاری می خواهی بکنی می گن از طریق سایتمان اقدام کنید، اما نمی شود.

 

 

پدرم می گوید همه تقصیر ها به گردن اینترنت ملی است و اگر راه بیفتد فاتحه اینترنت خوانده است. من نمی دانم اینترنت ملی یعنی چه اما می دانم مردن چیز بدی است خدا کند اینترنت نمیرد وگرنه من دیگرنمی توانم بازی کنم و عکس ببینم.


دو شنبه 3 مهر 1391برچسب:, :: 15:48 :: نويسنده : فرزین دیده بان

 پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد می‌شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند.
پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: “باید ازشما عکسبرداری بشود تا جائی از بدنت آسیب و شکستگی ندیده باشد.
پیرمرد غمگین شد، گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست.
پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند.زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می‌روم و صبحانه را با او می‌خورم. نمی‌خواهم دیر شود!
پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می‌دهیم. پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا هم نمی‌شناسد!
پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی‌داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می‌روید؟
پیرمرد با صدایی گرفته، به آرامی گفت:
اما من که می‌دانم او چه کسی است..!

دو شنبه 3 مهر 1391برچسب:, :: 12:48 :: نويسنده : فرزین دیده بان

هيچ وقت هيچ چيز و هيچ کس را بي جواب نگذار، مطمئن باش هر جوابي بدهي ،يک روزي ، يک جوري ، يک جايي به تو باز مي گردد    

 

جواب سلام را با عليک بده ،

 


جواب تشکر را با تواضع،

 


جواب کينه را با گذشت،

 


جواب بي مهري را با محبت،

 


جواب ترس را با جرأت،


جواب دروغ را با راستي،



ادامه مطلب ...
یک شنبه 2 مهر 1391برچسب:, :: 19:46 :: نويسنده : فرزین دیده بان

یه روزی یه مرده نشسته بوده

 

و داشته روزنامه اش رو می خونده

 

که زنش یهو ماهی تابه رو می کوبه تو سرش!

 

مرده می گه: برا چی این کار رو کردی؟

 

زنش جواب می ده

 

به خاطر این زدمت که تو جیب شلوارت یه تکه کاغذ پیدا کردم

 

که توش اسم جنى (یه دختر) نوشته شده بود…

 

مرده می گه: وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم

 

اسبی که روش شرط بندی کردم اسمش جنی بود

 

زنش معذرت خواهی می کنه و می ره به کارای خونه برسه

 

سه روز بعد

 

مرد داشت تلویزین تماشا می کرد

 

که زنش این بار با یه قابلمه ی بزرگتر می کوبه

 

تو سرش به طوری که مرده تقریبا بیهوش می شه

 

مرد وقتی به خودش میاد می پرسه این بار برای چی منو زدی؟

 

زنش جواب می ده: آخه اسبت زنگ زده بود!

 

 

دلار از ۲۴۵۰ تومان گذشت/ادامه صعود طلا و سکه

بازار مالی - شاخص آنلاین نوشت:

همزمان با رشد 4 دلار و 50 سنتی قیمت جهانی طلا در پایان معاملات هفتگی بازارهای جهانی و تقویت اندک یورو در برابر دلار آمریکا، بازار داخلی ارز و طلا نیز شاهد ادامه افزایش قیمتها بود.
با ثبت قیمت پایانی 1773 دلار برای هر اونس طلا که در پی تضیف 0.03 درصدی دلار امریکا در برابر یورو رخ داد، قیمت تمام سکه  و طلا در پی افزایش 27 تومانی قیمت دلار آمریکا رشد کرد. هر چند که امروز روز پرنوسانی برای بازار ارز و سکه بود. به طوری که دامنه نوسان دلار در فاصله 2450 تا 2470 حدود 20 تومان بود، تمام سکه ها نیز نوسان قیمت 20 هزارتومانی را تجربه کردند و به مرز 967 هزارتومان رسیدند.

همزمان با ثبت قیمت 2465 تومانی دلار در پایان معاملات بعدازظهر امروز، یورو و پوند هم به ترتیب 3220 و 4060 تومان معامله شد.گفتنی است هر گرم طلای 18 عیار هم با 1500 تومان افزایش قیمت به 98هزار و 300 تومان افزایش یافت.

فیلم «تایتانیک ۲» در ایران ساخته می‌شود !

علی عطشانی که هم اکنون ساخت پروژه سه‌بعدی “آقای الف” را در مرحله فنی دارد، سال آینده فیلم سینمایی “تایتانیک۲” را با محوریت داستان حضور یک مسافر ایرانی در این کشتی غول‌پیکر کلید می‌زند.علی عطشانی کارگردان جوان سینما در این ارتباط با ساخت این فیلم به مهر گفت: صحبت‌های اولیه درباره ساخت این فیلم انجام شده است. داستان “تایتانیک۲” به ۱۲۰ سال پیش در تهران بر می‌گردد که فردی از ایران عازم مسافرتی می‌شود و طی آن حضور در کشتی تایتانیک را تجربه می‌کند. این مسافر ایرانی در تمام اتفاقات این کشتی حضور دارد و حوادث را از زاویه نگاه او روایت می‌کنیم. وی افزود: این فیلم را بعد از “شیطان شلوار لی می‌پوشد” و “طلبه” سال آینده کلید می‌زنم. فیلم نیاز به دکور عظیمی دارد و قطعاً پیش تولید طولانی هم خواهد داشت. “تایتانیک ۲” بر اساس طرحی از سید محسن امامیان و به نویسندگی امیرعلی محسنین ساخته خواهد شد.

پیش از این و در سال ۱۹۹۷ جیمز کامرون فیلمی باعنوان “تایتانیک” براساس داستان واقعی غرق شدن کشتی غول‌پیکری به همین نام ساخت. اگرچه این کشتی پیش از این نیز محور ساخت آثار سینمایی شده بود اما ساخته کامرون با استقبال مخاطبان به اثری جهانی بدل شد و پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینما لقب گرفت. لقبی که البته کامرون بعدها با ساخت “آواتار” آن را از فیلم قبلی خود پس گرفت.

 

از ویژگی‌های اصلی فیلم کامرون پروداکشن عظیم و جلوه‌های ویژه منحصر به فرد بود که در رشته‌های دکور، جلوه‌های ویژه، تصویر، صدا، کارگردانی هنری، فیلمبرداری، تدوین و بهترین فیلم و کارگردانی جایزه اسکار را نصیب این فیلم کرد.

علی عطشانی کارگردانی فیلم‌های “پوست موز”، “دموکراسی تو روز روشن”، “در امتداد شهر” و “تلفن همراه رئیس جمهور” را در کارنامه خود دارد. “آقای الف” نام تازه‌ترین پروژه این کارگردان است که به‌عنوان اولین فیلم سه‌بعدی سینمای ایران کلید خورده است.

 

هفته گذشته باز هم یک هفته پرچالش ارزی برای کشور بود. هفته‌ای که از یک سو نرخ ارز روزبه‌روز افزایش یافت و رکوردهای بی‌سابقه‌ای را به ثبت رساند و از سوی دیگر وزیر اقتصاد تأکید عجیبی بر مسئول نبودن و اختیار‌نداشتن در این بازار داشت.

در طرف دیگر میدان هم مجلس بود که این بار انتقادات شدیدتری را از عملکرد مسئولان ارزی کشور مطرح کرد. ریشه التهابات بازار را در گفت‌وگو با دکتر غلامرضا تاجگردون بررسی کرده‌ایم.

  • مدیریت فعلی بازار ارز را تا چه اندازه منطبق بر اصول کارشناسی می‌دانید؟

در مورد نرخ ارز و بازار آن اعتقاد دارم مهم‌ترین نکته ثبات بازار ارز است. در نتیجه اتخاذ هر روشی که منجر به تثبیت بازار شود قطعا مورد حمایت مجلس و سایر نهادهای کارشناسی است. به همین‌خاطر است که وقتی بحث بازار ارز شد مجلسی‌ها حمایت کردند. همچنین اگر دولت از طریق یک بازار فرعی اقدام به فروش ارز کند باز هم مجلس از این کار حمایت می‌کند چون این کار در جهت ثبات و شفاف‌سازی‌ بازار ارزیابی می‌شود.

  • اما اینکه آیا این کار ، شامل همه خواسته‌هاست یا منجر به نتایج مثبتی می‌شود، باید در ادامه از طریق مشاهده سرعت و دقت عمل بانک مرکزی درباره آن قضاوت کرد. در ادامه راه چند نکته مهم است؛ یکی اینکه در یک دوره نسبتا قابل توجه دولت سیاست خود را تغییر ندهد. دوم اینکه دولت حداقل برای یک دوره شش‌ماهه منابع کافی را برای تزریق مداوم در بازار ارز داشته باشد. این دو مورد به‌عنوان آسیب‌های جدی سیاست جدید به شمار می‌رود. مابقی اشکالات احتمالی را بازار تعیین می‌کند.
  • آیا الان واقعا یک سیاست واحد در بازار ارز قابل تشخیص است؟


ادامه مطلب ...
شنبه 1 مهر 1391برچسب:, :: 15:12 :: نويسنده : فرزین دیده بان
میق ترین درد در زندگی مردن نیست ،


بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدائی

به سرانجام رسانی .

****


عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،


بلکه نداشتن یک همراه واقعی است که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد.



 

 



عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است .

****

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند.

و تو از او رسم محبت بیاموزی .

 


 
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه گذاشتن سدی در برابر رودی است که از چشمانت جاری است.

****


عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست،


بلکه یخ بستن وجود آدم ها و بستن چشمها است.



عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست

بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترین حالت شکسته شده .

****
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه نداشتن شانه های محکمی است که بتوانی به آن ها تکیه کنی و از غم زندگی

برایش اشک بریزی.عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدائی

به سرانجام رسانی .

****


عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،


بلکه نداشتن یک همراه واقعی است که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد.



 

   



عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است .

****

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند.

و تو از او رسم محبت بیاموزی .

 


 
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه گذاشتن سدی در برابر رودی است که از چشمانت جاری است.

****


عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست،


بلکه یخ بستن وجود آدم ها و بستن چشمها است





عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست

بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترین حالت شکسته شده .

****
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه نداشتن شانه های محکمی است که بتوانی به آن ها تکیه کنی و از غم زندگی

برایش اشک بریزی.عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدائی

به سرانجام رسانی .

****


عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،


بلکه نداشتن یک همراه واقعی است که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد.



 

 



عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است .

****

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند.

و تو از او رسم محبت بیاموزی .

 


 
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه گذاشتن سدی در برابر رودی است که از چشمانت جاری است.

****


عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست،


بلکه یخ بستن وجود آدم ها و بستن چشمها است.





عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست

بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترین حالت شکسته شده .

****
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه نداشتن شانه های محکمی است که بتوانی به آن ها تکیه کنی و از غم زندگی

برایش اشک بریزی.
پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 245
بازدید دیروز : 17
بازدید هفته : 316
بازدید ماه : 1466
بازدید کل : 119565
تعداد مطالب : 267
تعداد نظرات : 400
تعداد آنلاین : 1

Online User